بیدلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد
مثل تمام آینه ها راست منظری
ای از تبار باغ و شکوه صنوبری
ای سرخ آفتابی و ای سبز گلچکان
با لا بلند تر ز بلندای آسمان
اکسیر نام تو همه بودن من است
انگیزه ای برای غزل گفتن من است