دکتر ویدا احمدی( دانا کامران)

کیمیاگری و ادبیات
دکتر ویدا احمدی( دانا کامران)

دکتر ویدا احمدی با نام قلمی
(دانا کامران)
پژوهشگر، نویسنده ،نمادشناس ، عطار شناس و روانکاو آثار ادبی و هنری , عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلا» ثبت شده است

 


دریافت
مدت زمان: 24 ثانیه

 

اشاره من در این شعر به سه مرحله دانش کیمیاگری است برای تبدیل فلز پست به طلا یعنی:
سیاهی
سفیدی
سرخی
که مهمترین و زیباترین وجه چنین رویدادی زمانی است که وجود آدمی تبدیل به طلا شود.

پیش از این در همین سایت مکرر در این باره نوشته ام.

دکتر ویدا احمدی(دانا کامران)

ژرفکاوی معنای غلبه برغول،دیو و اژدها در آثار ادبی و هنری

نویسنده:دکترویدااحمدی(داناکامران)

 

در بسیاری از آثار ادبی و هنری با قهرمانی مواجه می شویم که برای دستیابی به هدف والایی که دارد باید با غول یا دیو و یا اژدهایی مبارزه کند و در صورت غلبه بر آن  موجود شرور،پیروز می شود و به هدف خود دست می یابد.

به جرات می توانم بگویم که بیشتر آٍار ادبی و هنری به چنین مضمونی پرداخته اند.از نوشته ها و اشعار حماسی گرفته تا آثار عرفانی و تابلوهای نقاشی  مانند تابلوی غول اثر فرانسیسکو گویاو یاآثارموسیقی چون اپرای فلوت جادویی موزارت، درهمه این آثار همواره این نبرد میان قهرمان و غول وجود دارد.حتی در ادبیات کودک نیز مکرر با چنین موضوعی مواجهیم ،از جمله غول بیابانی که گربه چکمه پوش او را در حالی که به موشی بدل شده می بلعد و نابودش می کند ویا غولی که جک در داستان جک و لوبیای سحرآمیز وی را می کشد و یا دیوی که در داستان دیو و دلبر با شکستن طلسم نابود می شود ،همگی دلالت هایی آشکار بر این مهمند که تقریبا همه آنانی که در عرصه ادبیات و هنر منشا اثر شده اند بی تردید به این مبارزه و شیوه رویارویی با آن اندیشیده اند.

امادر مجموع و به اختصار می توانم بگویم که می شود معانی نمادین این موجودات دهشتناک را که در شکل های گوناگون خود را نمایانده اند،به دو گروه عمده تقسیم کرد:

1-معانی بیرونی

2-معانی درونی

منظورم از معانی بیرونی این است که غول و یا اژدها در فلان اثر ادبی و یا هنری ،واقعا به همان شکل  متعارف نشان داده شده است و به واقع غول ،اژدها و یا دیوی در داستان و یا اثر هنری هست که مانع قهرمان برای رسیدن به هدفش است  و البته نابود می شود یا به دست خود قهرمان و یا توسط یاران وی ،مثلا اژدها در اپرای فلوت جادویی موزارت قصد جان تامینو قهرمان داستان را داشت که با کمک ملکه شب  و سه خواهر کارگزار وی ،کشته شد.و یا همان گونه که پیشتر گفتم غول داستان گربه چکمه پوش و یا جک و لوبیای سحرآمیز که توسط گربه جادویی و پیروز داستان و یا جک خردمند و شجاع، نابود می شوند نیز در جرگه همین معانی بیرونیند.

2-اما درباره ژرفکاوی معانی درونی چنین نمادهایی باید بگویم  همیشه لازم نیست در داستان با موجودی که بتوان او را غول یا اژدها نامید روبه رو باشیم بلکه در مواردی این موجود شریر در قالبی انسانی نشان داده می شود،بدین ترتیب مادر ناتنی سیندرلا و یا افرادی شبیه به او ،در زمره مصادیق غول و دیو به شمار می روند که در پایان داستان شکست می خورند.به علاوه در بسیاری موارد دیده می شود که شخص  سالهابا طرز فکر نادرستی دست و پنجه نرم می کند  و رنج بسیار می کشد،دیدگاه اشتباهی که از سوی فرد یا افرادی در خانواده  و یا جامعه به وی القا و یا تحمیل شده است .در چنین مواردی یک مادر و یا پدر و یا خواهر و برادر و یا فردی از فامیل و آشنایان  و یا افرادی در جامعه و دیدگاه نادرستشان و یا رفتار ظالمانه و بی منطقشان  می تواند همان غولی باشد که باید بر وی غلبه کرد .مواردی از این قبیل در جوامع سنتی بسیارند .

اما  می توانم بگویم مهمترین معانی نمادشناسانه و روانکاوانه وجود چنین موجوداتی در آثار ادبی و هنری نیز شامل 2 گروه کلی هستند:

1-غلبه بر موانع بیرونی

2-غلبه بر موانع درونی

1-    در مورد نخست غول ها و دیو ها و یا اژدها قصد دارند تا مانع رسیدن قهرمان به هدفی مهم شوند و آن هدف مهم می تواند پادشاهی سرزمینی باشد مانند داستان گربه چکمه پوش و یا زندگی خوشبخت و درخشانی باشد مثل داستان سیندرلا.

2-    اما در مورد دوم، غول و دیو واژدها در واقع  نمودهایی از:

الف )رذایل اخلاقی

ب) ترس ها

ج)دیدگاه ها و عقاید نادرست

د) و یااضطراب ها و وسواس های  درونی خود قهرمانند که باید با آنها مبارزه و بر آنها غلبه کند.نمونه این معنا داستان منطق الطیر عطار و داستان دیو و دلبر و یا نمایشنامه فاوست گوته است. دیدگاه محدود پرندگان داستان عطار و یا خشم و هیاهوی دیو داستان دیو و دلبر و  یا مفیستوفلس (نماینده شیطان و هوای نفس)نمایشنامه گوته همگی اشکال گوناگونی از طرح موضوع غلبه بر غول هستند.

اساسا آنچه که در ادیان و نحله های عرفانی به عنوان شیطان و یا هوای نفس معرفی می شوند نیز نمودهایی از همین غولان و دیوان و اژدهایانند که شخص عارف سالک برای تحقق خود راستینش بایسته و شایسته است که با آنان مبارزه کند و برآنها تسلط یابد.بدین ترتیب رد پای چنین نگرش ادبی –هنری در ادیان نیز یافت می شود.

نتیجتا باید بگویم بنیادمبارزه با غولان و غلبه بر آنان ،شکوفایی و فعلیت بخشیدن به توانایی های درونی و خود راستین شخص است.هدفی که در دانش کیمیاگری نیز در قالب عبور پیروزمندانه کیمیاگر از مرحله سیاهی یا همان نیگردو  با هدف دستیابی به طلا تحقق می یابد.

 

 

دکتر ویدا احمدی(دانا کامران)
کیمیاگری به مثابه هنرخودشناسی و فعلیت یافتگی و کیمیاگر به مثابه هنرمند (این نوشتار کوتاه برگرفته از بخشی از چهارمین کتاب من با عنوان ژرفکاوی منطق الطیر عطار است)

دریافت

حجم: 311 کیلوبایت

 

همچنین این مطلب برگرفته از کتاب از بند تا پرواز اثر دکتر ویدا احمدی با نام قلمی دانا کامران است.

 

  دریافت
حجم: 18.3 مگابایت

 

دکتر ویدا احمدی(دانا کامران)

 

نویسنده :دکتر ویدا احمدی (دانا کامران)

 

آنچه که ما امروزه آن را پول می نامیم در روزگار ما  از موادی متفاوت با روزگاران قدیم ساخته می شود در حال حاضر کاغذ  مخصوص این ابزار تجارت و معامله و نیز آلیاژهایی  که به کار می روند جای مواد دوران کهن را گرفته اند.طلا و نقره مواد سازنده مسکوکات  ازمنه گذشته بودند هرچند امروزه هم سکه طلا هست اما نه به عنوان وسیله رایج مبادلات تجاری و خرید و فروش.

اما در ادوار باستانی طلا و نقره در تجارت و مبادلات نقش مهمی داشتند.آنچه در این میان مهم است چرایی این نکته است که دلیل  بهره گیری از این فلزات خاص چه بوده است،آیا صرفا فراوانی آن در گذشته و یا دلیلی مهمتر از این .

آنچه مسلم است این است که طلا و نقره در هیچ دوره ای از تاریخ حتی  در قیاس با جمعیت ،فراوان نبوده است و ارزشمندی و معیار ارزیابی بودنش برهانی بر این امر است، پس باید  پاسخ این پرسش را در ساحت دانش کیمیاگری جستجو کرد. طلا و نقره دو فلز گرانبها در کیمیاگری و نتیجه " کیمیاگری " است یا همان  OPUS MAGNUSعمل بزرگ .

ارزش اساسی این دو فلز بخاطر تلاش و استقامت کیمیاگر در فرآیند تبدیل فلز پست به یکی از این دو فلز گرانبهاست که در " انبیق" یا " اتانور" تحقق می یابد و درواقع رشد و شکوفایی توانایی های بالقوه خود کیمیاگر و ارتقا مرتبه وجودی اوست .هرچند کیمیاگران خود بر این باورند که طلا و نقره و اکسیر در دانش ایشان نمادین نیستند بلکه دلالت بر اموری واقعی دارند که کیمیاگر به آنها دست یافته است و در کنار آن به لحاظ وجودی نیز رشد کرده و فعلیت یافته است.اینکه خورشید را با طلا و ماه را با نقره همسان دانسته اند و در ادبیات و هنر نمودهای آن فراوان است نیز دلالت بر همین واقعی بودن دستاوردهای کیمیاگری است و نه نمادین بودن آن.زیرا حتی امروزه هم با پیشرفت علوم و فنون می بینیم که خورشید و ماه فواید و کارآیی های مادی بسیاری دارند که علم آنها را دریافته است و اهمیت این دو صرفا به باورهای افسانه ای و کهن خلاصه نمی شود.نتیجتا اینکه کاربرد این دو فلز ارزشمند در امور تجارت  بر بنیاد چنین ارزش کیمیاگرانه ای استوار است.

 

دکتر ویدا احمدی(دانا کامران)